به گزارش همشهری آنلاین این آلبوم گزیدهای است از آثار برجستهی منسوب به موسیقیدانان و یا آهنگسازانِ ایرانیای که ظاهراً مقارن با دورهی صفویه به عثمانی رفته یا بهوسیلهی سلاطین عثمانی به آنجا بُرده شده و بدینترتیب در دربار استانبول به فعالیت هنری مشغول بودهاند.
در دو رسالهی عثمانیِ قرن هفدهمی و هجدهمیِ علی اوفکی و دیمیتری کانتمیر بخشی از این آثار به نام موسیقیدانانِ کم و بیش معلومی چون حسنجان، شاهقلی و چنگی جعفر٬ و بخش دیگری با عنوانِ کلیِ عجمی٬ عجملر٬ عجمیان و غیره٬ ثبت و به دو روشِ متفاوتْ آوانویسی شده است.
اکثرِ قطعاتِ بینامِ عجمی ممکن است اندکی قدیمیتر از قطعات دستهی اول بوده بیشتر مربوط به موجهای ورود موسیقیدانانِ ایرانی به عثمانی در قرن شانزدهم میلادی باشند و نیز این احتمال کاملاً وجود دارد که برخی از اینها از کارگانهای قدیمیتری بیایند و نه لزوماً توسط همین عجمیانِ مهاجر یا اسیرْ «ساخته»٬ که فقط بهوسیلهی آنها «روایت» شده باشند.
همهی این آثار دارای فُرم پیشرو هستند و در مقامهای متنوع٬ روی ریتمهای معمولاً پیچیده ــ نظیر چهاردهضربی٬ چهل و هشت ضربی یا حتی هشتاد و هشت ضربی ــ و با سبکی بسیار نظاممند و غنی آهنگسازی شدهاند.
در آلبوم عجملر٬ علاوه بر گزیدهای از این کارگان (رپرتوار)٬ چند قطعه از آهنگسازانِ معلوم یا گمنامِ غیرایرانیِ همین دورهی تاریخی که سبک فنیشان دارای سنخیتهایی با سبک قطعات عجمی است نیز بهعنوان نمونههایی از پیوند موسیقی قدیم ایران و عثمانی نواخته شده است. سیاستِ طرحِ حاضر در نحوهی اجرای آوانویسیهای قدیمی٬ از یک سو بهمنظور قابل استفادهکردنِ این موسیقی برای شنوندهی ایرانیِ امروز و از سوی دیگر برای قابل جذب شدنِ آن در سبکها و کارگانِ فعلیِ موسیقیِ هنریِ ایران٬ بیش از آنکه برای جنبهی بازسازیِ دقیقِ قطعات به آن شکلی که در زمان خود نواخته میشده و جزئیاتش طبیعتاً چندان بر ما معلوم نیست اهمیت قائل شده باشد٬ با تکیه به مستندات موسیقیشناختی و تاریخیِ محکم٬ بر «ترجمهی عملیِ» آنها از هر لحاظ به زبانِ زیباشناسیِ موسیقیِ کلاسیکِ ایرانی استوار شده است.
آلبوم عجملر را آرش محافظ٬ فرید خردمند٬ بهناز بهنامنیا٬ احسان عابدی٬ امیر شریفی٬ شیوا عابدی٬ فرشاد توکلی٬ بهاره فیاضی و آساره شکارچی نواختهاند.
به گزارش همشهری آنلاین در چند سال اخیر نحلهای در موسیقی ایرانی ایجاد شده است که سعی در تحقیق وپژوهش در موسیقی قبل از دوره قاجار ایران دارد. جریانی که البته سالیان قبل با حضور چند پژوهشگر فرانسوی در ایران آغاز شد و سپس با پی گیری های فرهاد فخرالدینی به تنظیم اثری بر اساس آثار عبدالقادر مراغی انجامی. دو دهه بعد ساسان فاطمی با انتشار مجموعه سرخانه این نحله را استمرار داد و سپس محمدرضا درویشی هم با انتشار شوق نامه گام دیگری در این مسیر برداشت.
تشکیل گروه موسیقی نسیم طرب که جمعی از موزیسین های جوان و خوش ذوق موسیقی اند که در این زمینه در یک دهه اخیر تلاشهای موثری صورت دادند از جمله کوششها در زمینه شناخت و معرفی موسیقی پیش از دوره قاجار ایران به شمار می رود.